پایگاه اطلاعرسانی گلفنیوز که بر اخبار کشورهای عرب حوزه خلیج فارس متمرکز است، چند روز پیش با انتشار خبری درباره نوآوری دانشمندان اماراتی نوشت: «نام ابوعلی سینا دانشمند عرب بهعنوان نام ربات ساخت امارات انتخاب می شود».
با این وصف، پس از ترکیه که به استناد مدفن مولانا، تمام تلاش خود را برای تصاحب او به کار گرفته و میگیرد، حالا نوبت اماراتیهاست که به استناد نوشتههای عربی شیخالرئیس، او را عرب معرفی کنند...
بهزعم بسیاری از فرهنگدوستان و اهالی مطالعات فرهنگی، واژگان پارسی که هر یک چون الماسی در کنار بیان فصیح زبان عربی جای گرفتهاند نشانههای بسیاری از درهمآمیختگی فرهنگ 2 قوم همجوار با هم را بازگو میکنند.
اما قطعاً درآمیختگی واژگان فارسی در کتب و متون عربی، آنها را به نسخهای فارسی تبدیل نمیکند همانگونه که شعر حافظ و سعدی با عبارات عربی تبدیل به شعر عرب نشده است. حالا چهطور است ابوعلیسینا با نگارش کتابی عربی، دانشمندی عرب بهحساب میآید؟! لابد ما هم میتوانیم مدعی شویم اقبال لاهوری اهل همین رزن خودمان است.
ابنسینا از پدری بلخی عبدالله نام و مادری بخارایی بهنام ستاره در قریه خورمیثن، میانه راهبلخ و بخارا که همگی در آن روزگار بخشی از خاک ایران زمین و ملک خراسان بودند، چشم به جهان گشود؛ دنیای را شیفته و شیدای علم و اندیشه خود کرد و در همدان نقاب خاک به دیده برکشید.
اما مولانا و ابوعلیسینا و خیام و شیخ حسن خرقانی تنها متعلق به این جغرافیای تنگ نیستند، آنها متعلق به همه بشریتند و هرکسی سهم خود را از این سفره برمیدارد، با این حال خدا را شکر که شیخالرئیس جنازهاش نزد ماست، قبرش هم مشکوک نیست، سندی هم در این هزار سال بهدست نیامده که او حوالی اکراین مرده باشد و مهمتر از همه نشنالجیوگرافی هم هیچ همدان دیگری جز همین همدان ما که غار علیصدر و کوه الوند دارد، ثبت نکرده است تا سایرین هم بهفکر تصاحب آن باشند.
آفتاب آمد دلیل آفتاب. دیگر بیش از این چه میتوان گفت جز توضیح واضحات، اینکه این مرد خراسانی در سن 58 سالگی و در عهد سامانیان دارفانی را وداع گفت، اینکه او چنان عربی تسلط داشت و این زبان را در کودکی چنان آموخته بود که فصیحتر از هر عربزبانی مینوشت و حرف میزد، با این همه عشق او به زبان ملیاش چنان بود که در نوشتههای خود به فارسی نهایت دقت را بهکار میبرد تا پیراستگی آن را مخدوش نکند.
هرگز ننوشت مثلث و نوشت «سهسو» هرگز ننوشت ضلع و نوشت «پهلو» هرگز ننوشت ماهیت و نوشت «چیز» و هرگز ننوشت ناطق بلکه نوشت «گویا».
بگذریم، با این حرفها نه از ایرانی بودن شیخ دفاع کردهایم و نه چیزی غیر از آن را مخدوش. او قامتی به بلندای تاریخ دارد و تاریخی به عظمت ایران.